نمونه هایی از اشعار زیبای مستوره کردستانی :
*********
آن پرى چهره كه دوشینه به بزم ما بود
وصف او را نتوان گفت چسان زیبا بود
وه چه بزمى گل و شمع ونى و بربط همه جمع
خندهى جام مى و قهقهه مینا بود
سرخوش از باده من و ساقى و آن طرفه صنم
تا سحر قصه ز نقل و مى و از صهبا بود
از وفادارى و از صبر و شكیبایى و عشق
هر چه زان جمله سخن رفت از این شیدا بود
زاهدالاف مزن نقد مسلمانى تو
خود بدیدم به كف مغبچهى ترسا بود
هر كه در مسجد و میخانه به چشم آوردم
همه را دامى از آن زلف سیه برپا بود
دى به غمزه صنمى سلسله مویى بگذشت
دل مستوره و جمعى به برش یغما بود
*********
خسروان جاى به مشكوى گزیدند و لیك
فقرا را به جهان سایه دیوارى نیست
دعوى فضل تو مستوره» مكن زانكه به دهر
فاضلان را به خدا پایه و مقدارى نیست
***********
در فرقت تو صبر و تحمل تا چند
نالان و غزلسرا چو بلبل تا چند
خون شد دلم از محنت ایام فراق
این جور و جفا با منت اى گل تا چند
**********
مقیم كعبه گر بیند بت ترسایى ما را
كند روشن به قندیل حرم شمع كلیسا را
ز رخ چون پرده بگذارد ز سوزش شعله اندازد
عیان از آستین سازد ید بیضاى موسى را
كشد گر خیمه حسنش بر این اقلیم مستوره
برد از خاطر مجنون خیال روى لیلى را
درباره این سایت