گرگ، شنگول را خورده است
گرگ
منگول را تکه تکه می کند
بلند شو پسرم!
این قصه برای نخوابیدن است
گروس عبدالملکیان
به شانهام زدی
که تنهاییام را تکانده باشی
به چه دل خوش کردهای؟!
تکاندن برف
از شانههای آدمبرفی؟
گروس عبدالملکیان
می خواستم بمانم
رفتم
می خواستم بروم
ماندم
نه رفتن مهم بود و نه ماندن
مهم
من بودم
که نبودم.
گروس عبدالملکیان
گروس ,عبدالملکیان , ,تکه ,خواستم ,آدمبرفی؟ ,گروس عبدالملکیان ,آدمبرفی؟ گروس ,شانههای آدمبرفی؟ ,عبدالملکیان , می
درباره این سایت