مثل شراب تازه که جز درد سر نداشت.
عشق تو هیچ سود به غیر از ضرر نداشت
هرگز قلم به گرمی آهم نمی نوشت.
حرفی برای از تو نوشتن اگر نداشت
افتاده ام به مردن و دارو نمانده است.
بیماری ام که بعد تو قرص قمر نداشت
آه ای نهال سرو،گناه بزرگ من.
پروردمت اگرچه که عشقت ثمر نداشت
خیراتِ بوسه کردی و خلقی به خون نشست
این کار خیر ماحصلی غیر شر نداشت
آمد صبا و قاصدک آورد سوی من.
اما دریغ ازتو یکیشان خبر نداشت
دردا بزرگ تر شده دردت که خمره ای.
صد ساله سر کشیده ام اما اثر نداشت
این مرد در شراکت عشقی که با تو داشت.
هر چیزرا گذاشت ولی هیچ بر نداشت
با رفتن تو آخر این قصه خوش نشد.
چون شاهنامه ای که یکی نامور نداشت
( گرشاسب طاهری )
تو ,غیر ,ام ,ای ,نداشت , ,هیچ سود ,تو هیچ ,به غیر ,غیر از ,از ضرر
درباره این سایت